آقا سپهرآقا سپهر، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

سپهر امید زندگی

یه زمستون و کلی اتفاق...

1397/11/30 15:41
نویسنده : مامان سپهر
233 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسر قشنگم سلام به تو و همه اونهایی که خاطرات مون رو دنبال می کنن 

خیل وقته که نتونستم بیام و اینجا برات بنویسم چند تا دلیل داره اولیش اینه که شما اینقدر شیطون و بازیگوش شدی که اصلا این فرصت رو به مامانی نمیدی ... تا لبتاب رو میارم هر جای خونه باشی و مشغول هر کاری باشی رها میکنی و مثل فشفشه خودتو میرسونی پیشم ... بقیه ماجرا هم که دیگه معلومه 😉

ولی خب مهمترین دلیل من بابت این تاخیر متاسفانه مریض شدن شما بود... اره پسر قشنگم متاسفانه بعد از اینکه واکسن 18 ماهگی رو زدی یهو تب کردی  اونم تب شدید و من مجبور شدم ببرمت بیمارستان و اونجا بستری شدی. خیل روزای بدی بود که تب شما پایین نمیومد . بدتر ازهمه اینکه بابایی هم ماموریت بود ... اخ که چه روزای سختی ... تازه بعد از اینکه تب شما کنترل شد و از بیمارستان مرخص شدی یه مریضی مزخرف ویروسی گرفتی و اونم خیلی بد بود ... خلاصه که نزدیک دوماه من و بابایی درگیر این بیماری ها بودیم که خب خدارو شکر به لطف خدای مهربون الان دیگه خوب شدی ... افرین به گل پسرم که با قدرت با مریضی مقابله کرد ...

خب از مریضی و ... که بگذریم باید گم تو این مدت که اینجا نیومدیم کلی اتفاق خوب و قشنگ هم افتاده ... مهمترینش اینکه نی نی خاله زهرا به دنیا اومد و شما صاحب یه پسر خاله خوشگل و پهلوون شدی ... خدا می دونه چقدر نازه آقا رادمان قشنگمون که اسم قشنگش رو هم داداشی گلش آقا آرمان قشنگم انتخاب کرده . 

خب ما هم واسه دیدن این نخودی خوشگل چند روزی رفتیم ایلام ... مامان شهناز و خاله ملی و دایی جون هم بودن و بعد از مدتها همه دور هم جمع شدیم ...

اینم چند تا عکس ازون روزای خوب و به یاد موندنی :

رادمان خوشگلم...

 خب پسر قشنگم ... تو این مدت شما خیلی چیزای جدید یاد گرفتی ... دیگه الان مثل طوطی هر چی ما میگیم تکرار میکنی ...

عاشق کارتون هستی و همه کارتونای شبکه پویا رو میدونی کی شروع میشه ... 

عاشق تبلیغات تلویزیونی  و همش بایه ریتم دلنشین قر میدی و میگی "تبیییغ" 

خب منم همش باید کنترل یا به قول خودت " تُکُل تُکُل" دستم باشه و کانال رو عوض کنم تا برسم به یه جایی که تبلیغ میذاره ... شما هم با علاقه میشینی و میبینی و هرچی اونا میگن تکرار میکنی ... فدای هوشت بشم من که خیلی جلوتر از سنت رتار میکنی و حتی  دیالوگ هایی که تو تبلیغا و کلیپ ها هست رو قبل ازینکه بگن میگی ... 

جدیدا عاشق نقاشی کشیدن شدی و به همین دلیل منم برات دفتر نقاشی و مداد رنگی خریدم ... کلی با هم نقاشی میکشیم و یه وقتایی هم شیطون گولت میزنه و فراتر از صفحه  دفتر رو دیوار و پارکت و میز و مبل اثر هنری خلق میکنی ... البته بعدش زود میری یه دستمال میاری و میگی "پیس پیس" (چند منظوره که باهاش تمیز کاری میکنم )😂 بیار میخوام تمیز کنم . با چه دقت و حوصله ای همه جارو دستمال میکشی و مثلا تمیز میکنی ... فدات بشم من که اینقدر به من کمک میکنی شیر مرد من .

خب این روزا همه کلمات رو میتونی بگی پسرم ولی بعضیاشونو خیلی بامزه میگی و وقتی تلفظشون میکنی دلم میخواد قورتت بدم ...

دودورخ : گور خر😅   .  پتاتاخ:پرتغال  .  بتاری:بخاری  .  نناز: شهناز  .  مدد: مشهد  . 

فدای تو که تموم زندگیمی😍 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)