هشت ماهگیت مبارک عشق کوچولوی من ...
سلام یکی یه دونه قشنگم...
وارد نهمین ماه از زندگیت شدی ... چقدر زود گذشت و به چه شیرینی این 9 ماه سپری شد...
و چقدر زود داری بزرگ میشی نفس مامان... تو این ماه خیلی پیشرفت کردی و کلی کار جدید یاد گرفتی ...
تو این ماه یاد گرفتی چند ثانیه ای بدون کمک می ایستی والبته اگه حواست نباشه مدت بیشتری بدون کمک می ایستی... گمونم خیلی واسه راه رفتن عجله داری زندگیم ... یه وقتایی وقتی دست به مبل یا دیوار گرفتی و ایستادی یهو دستت رو ول میکنی و قدم برمیداری جدیدا از هر چیزی که کمی ارتفاع داشته باشه بالا میری . مثلا جلوی آینه کنسول پشتی گذاشتیم که دستت بهشون نرسه ولی شیطونک مامان از پشتی میکشی بالا و با خنده و تلاش زیاد به هدفت میرسی...
عاشق ماست میوه ای هستی مثلا پوره سیب و ماست رو خیلی دوست داری . مثل خودم هم عاشق خرما هستی مخصوصا وقتی با چای سرو میشه چای خوردنت هم حسابی دبدنیه ... حیف که نمیتونم ثانیه به ثانیه با تو بودن رو ثبت کنم ... فقط اکتفا میکنم به چند تا دونه عکس شاید بتونم این روزای قشنگ رو ابدی کنم ...
دنیای من این روزا با تو خیلی زیباتر ازقبل شده ... عاشقتم فرشته قشنگم ...