شش ماهگیت مبارک دردونه قشنگم ...
نیم سال بی نظیر به شادمانی گذشت ... روزهایی که وقتی بهشون فکر میکنم جز برکت و شادی برامون نداشته و همه اینها به خاطر وجودتوست نازنینم ... این روزا خیلی زیاد بازیگوش شدی و دیگه خوابوندن شما یکمی مشکل شده ... نشستن رو خیلی خوب یاد گرفتی و به شدت به مو علاقه داری مدام موهای من بیچاره تو دستای قشنگته ... مامانی دیگه یک هفته اس که بهت غذای کمکی میده ... فرنی و سوپ و حریره بادوم ... خداروشکر که اصلا بد غذا نیستی و همه غذا ها رو دوست داری... نوش جونت پسر قشنگم ... امروز هم واکسن 6 ماهگی رو برات زدیم . اومدن خاله زهرا و آرمان جون بود یکمی تونست ناراحتی مو بابت بیقراری شما از زدن واکسن کم کنه ... خلاصه که با وجود ا...
نویسنده :
مامان سپهر
15:27